زامبی صفت


 من چند بار که تو خیابون خیلی گشنم بوده و پول نداشتم، یعنی جدن کف جیبم ۲۵ تومن هم نبوده که یه آدامس بخرم، خیلی به این فکر کردم که اگه دلیوری پیتزایی رد شد، با لگد بزنم بهش، وقتی افتاد پیتزاهاشو وردارم و فرار کنم برم یه گوشه بشینم پیتزا بخورم.

 حالا من که خوبم؛ کاظم میگفت زلزله هم نمیشه بریم کـس مرده بکنیم.

به جان خودم این کاظم همیشه شیکمش سیر بود...

رفیق مثــِ میهــنه


تو قهوه‌خونه سرٍ سیروس، یارو لوتیه میگفت رفیق مثل لــُــنگ میمونه، هر چی کهنه تر باشه، بیشتر به دردت میخوره.

بعد کســـکش لُنگش رو از گردنش کشید پایین، یه فـــین کلفت کرد توش...

پژوهشکده پلاسما و اعجاز قرآنی شهید بهشتی

اندر سجاف بحث‌های روشن فکری فیلسوف مآبانه، همان بس که در مورد مسأله‌ای که بی اطلاع هستید، سؤال ( اول باید ببینیم تعریف شما از ایکس چیه؟ ) رو مطرح کنید و ما فی‌الباقی داستان به صورت پیش‌فرض به نفع شما ادامه خواهد یافت.

پی.اس. آخه تخم‌سگـــ واقعاٌ تعریف خودت از انزجار، لذت، شادی، گرسنگی، شاش بند شدن یا یبوست چیه ؟

بودها

بودا میگه : باطری Laptopت فقط وقتی تموم میشه که به تموم شدنش فکر کنی؛ پس آرام باش و به کارت ادامه بده.