تِر

دلش برای روزهایی که با یک مــــاچ خَـــر می شد، تنگ شده بود؛آخر تازگی ها هزار بار هم که با کسی می خوابید، کـَکـَــش نمی گزید...

۶ نظر:

arezoo hamed گفت...

صرف کردن زیرا تا راهی که بقیه چیزا دست و پا زدن توی شل نشن خیلی زاویه شد

ArasH گفت...

چه ستم

سرهنگ گفت...

تُف به روت!!
مهم خرکردن توست ، ماچ وسیله است به قول خودم:
سواری را بخاطر بسپار ! ماچ پاک شدنی است

سرهنگ گفت...

2باره خودم. این یک پیغام شخصی نیست ؛ چون در وبلاگ شما فاعل مجهول است ، نظرم، یعنی تفم، به فاعل مجهول ارسال شده

arezoo hamed گفت...

کم کم همین مجهول بازی ها رو در می آرین که بعدا نمی شه تیکه انداختا

پریود مغذی گفت...

به همه : باور کنید فاعل من نیستم!
به سرهنگ : من خودکار قرمز نداشتم جمله ی قبلی رو بنویسم!
به آرزو حامد : شما فاعل پیش فرض رو ایکس در نظر بگیرید، البته بعنوان متغیر!