بو دَن


من تو را می بویم
و تصویری از این لحظه ی بوییدنت، سالها بعد که آن را دوباره استشمام کنم، خواهم دید
...

۱ نظر:

سگ گفت...

واق واق - سگی پارس کرد و بعد نشست و صاحبش راکه بوییدن و لیسیدن را بلد بود ، با دقت نگاه کرد و خوشحال دم تکان میداد.
سگ فکر کرد : با بو کشیدن به کجاها که نمیشود رسید !و مزه ها بیشتر از حرف ها در حافظه ها باقی می مانند.
واین آغاز جاودانگیست
واق واق واق- سگ می خندد.
با تف فرواوان